سلطانی فر در حالی امروز به ساختمان سئول گام گذاشته که پیش از او محمود گودرزی وزیر بود. مردی از جنس دانشگاه با شعار خوبی به نام « ورزش پاک». گودرزی با این دیدگاه ها می توانست در ورزش ایران موفق باشد اما نبود، او نه موفق بود نه محبوب. در واقع پایین آمدن او از پله ها بخش بزرگی از بدنه ورزش را خوشحال کرد اما چه اتفاقی رخ داد تا بخش بزرگی از بدنه ورزش از جدایی گودرزی از آن ساختمان خوشحال شوند؟
در واقع سلطانی فر به نظر میرسد برای رقم زدن شرایط بهتر فقط کافی است هر کار اشتباهی را که گودرزی انجام داده انجام ندهد. طبیعتا گودرزی که وزیری سالم و قابل احترام بود کارهای خوبی هم در این ورزش انجام داد که البته خیلی پررنگ و اثرگذار نبود.
اما گودرزی چه کرده که سلطانی فر نباید آن کارها را انجام بدهد؟
اطرافیان وزیر
اول: مهمترین اشکالی
که گودرزی داشت و دوست و دشمن به او می گفتند اما وقعی ننهاد، انتخاب
اشتباه اطرافیانش بود. آنها که با سیستم خاله زنکی شان وزارت ورزش را به
شدت پایین آوردند و با اخبار اشتباه گودرزی را سردرگم کردند.
بخشی از اطرافیان گودرزی اخلاق مدار نبودند و خودشان بارها توسط بزرگان ورزش شماتت شدند بابت کارهای اشتباهی که انجام می دادند تا جایی که حتی علی پروین و علی دایی هر دو اعتراض های بلندی به استراق سمع درمورد اتاق های وزارت ورزش داشتند.
«در روزهای مدیریت کوتاه علی پروین در پرسپولیس نیز در ورزارت ورزش جلسهای بین علی دایی سرمربی وقت، علی پروین قائم مقام وقت باشگاه و امیررضا خادم معاون پارلمانی وزارت ورزش برگزار شد که پس از این جلسه یک فایل صوتی منتشر شد که از جر و بحث شدید بین دو اسطوره فوتبال ایران حکایت میکرد. در آن روزها دایی با انجام مصاحبهای شدیدالحن به شخص رئیس جمهور متذکر شد که در یکی از وزارتخانههایت شنود میگذارند و به شدت به این موضوع اعتراض کرد. »
در بعد مشاوره های صحیح و مدیریت های میانی و معاونت ها هم گودرزی انتخاب های خوبی نداشت تا جایی که امیر رضا خادم در پرسپولیس و استقلال که بزرگترین جمعیت ورزش ایران را شامل می شوند آنقدر بد کار کرد که هواداران این دو تیم در عرض یک سال با اعتراض های مجازی و حقیقی، رئیس جمهور و وزیر ورزش را تحت فشار شدیدی قراردادند و کاری کردند که خود وزیر او را از مدیریت این دو تیم کنار گذاشت.
در این بخش کار تا جایی عجیب جلو رفت که خود وزیر مجبور شده بود اسپانسر پیدا کند و در نقل و انتقالات حضوری فعال داشته باشد و ترمز یک باشگاه را بکشد و دیگری را پرگاز جلو ببرد و برعکس. همین موضوع اعتراض ها را هر روز بیشتر و بیشتر کرد و حتی به تحصن جلوی مجلس شورای اسلامی هم کشید. در المپیک هم ایران به دلیل مشاوره های غلط اطرافیان وزیر شکست خورد اطلاعات غلط و مدیریت های اشتباه هر روز بیشتر و بیشتر شد تا جاییکه کار ها بد جلو رفت و نسبت به دوره قبل ایران در جدول نزول کرد.
مجادلات با فدراسیون ها و مدیران
دوم: مجادلات گودرزی
با بسیاری از اهالی ورزش کارها را خراب کرده بود. گودرزی با اکثر فدراسیون
ها و البته با کمیته ملی المپیک درگیری لفظی پیدا کرده بود. مشکلات او با
کمیته ملی المپیک تهدید به تحریم را هم به ارمغان آورد اما این تنها مجادله
او نبود بلکه مجادلات وی به تیم ملی و شخص سرمربی هم رسید تا همه چیز به
هم بریزد.
گودرزی کی روش را به صورت غیر مستقیم لمپن هم خواند. در فوتبال گودرزی تقریبا به صورت مستقیم با هواداران پرسپولیس و استقلال درگیر شده بود. انتخاب های غلط معاونان وی و حتی رسیدن به نشست یکی از مدیران منتخب با عناصر ضد انقلاب و در نهایت بازداشت ها و زندانی شدن آنها نمره منفی بزرگی در کارنامه گودرزی گذاشت. جدل با مدیران استقلال و پرسپولیس و برکناری های بی ربط و انتخاب هایی که اکثرا اشتباه بودند اجازه نداد گودرزی به انتهای خط برسد.
فروش صندلی های هیات مدیره ها
سوم: فروش صندلی های
هیات مدیره استقلال و پرسپولیس به ثروتمندان و البته شکست در مشکلات مالی
هر دو تیم هم عامل دیگری بود که شائبه های زیادی تولید کرد و با وجود
شعارهای اولیه بدهی ها را بیشتر کرد و البته قراردادها را هم به شکل عجیبی
به ترکمنچای نزدیک کرد.
دخالت در انتخابات
چهارم: موارد دیگری هم البته وجود داشت که سلطانی فر باید
از آنها حذر کند. از دخالت در انتخابات فدراسیون ها بگیرید تا برسید به
موارد دیگر. ارتباط با رسانه ها هم در بخش های مختلف وزارت ورزش مشکل داشت و
انتظاری که رسانه ها از وزارت ورزش داشتند برآورده نشد.
باید دید سلطانی فر چه خواهد کرد؟